ایفای وظایف و ماموریت های خطیر و متنوع پلیس در راستای برقراری نظم و امنیت در جامعه برای پلیس با روش های سنتی چالش هایی را ایجاد کرده است و مخاطرات جدی را در عرصه های فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، امنیتی و.... را پدید آورد. پلیس به عنوان متولی امنیت عمومی و یکی از ارکان امنیت ملی بایستی اقدامات پیشگیرانه ای را در برخورد با جرایم اعمال نماید و با ایجاد تحول در عرصه های مختلف سازمان مانندعرصه های ساختاری، فناوری، فرآیندی و ماموریتی بتواند امنیت را در جامعه برقرار نماید. هوشمندسازی یک رویکردی است که میتواند نیازهای پلیس را در حوزه های ماموریتی و خدمات رسانی برطرف نماید. برای غنا بخشیدن به فعالیت های هوشمند سازی پلیس لازم است مبانی علمی بعنوان محور فعالیتها مورد توجه قرار گیرد و به همین منظور الگوی راهبردی پلیس هوشمند جهت سامان دهی به فعالیت ها و نظام بخشی به اقدامات مورد نیاز می باشد تا تمامی برنامه ها واولویت های سازمان مطابق با الگوی راهبردی تدوین و اجرا گردد. این پژوهش با استفاده از مطالعات تحلیلی و ادبیات موضوع به بررسی اهداف چهارگانه SWOT ( تهدیدات، فرصت ها، نقاط قوت و ضعف) پرداخته شد. با استفاده از روش فرآیند سلسله مراتبی (AHP) اولویت بندی گردید. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و کارشناسان مرتبط با هوشمندی فراجا بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر از این خبرگان برای پاسخگویی به سوالات انتخاب شدند. برای بررسی اطلاعات از روش SWOT-AHP و نرم افزار expert choise استفاده شد. یافته ها نشان داد وجود توانمندی های فنی (زیرساخت داده، پایگاه داده، حاکمیت داده و ...) برای برنامه ریزی و راهبردی پلیس هوشمند یک قوت محسوب شده و تحلیل داده برای کشف علمی جرایم یکی از فرصت ها برای الگوی راهبردی پلیس هوشمند می باشد.